×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

نور علی نور

ان الذکری تنفع المومنین

× قل ان صلوتی ونسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین
×

آدرس وبلاگ من

nooralanoor.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/qqaazz

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ???? ?????? ????? ??? ??? ????? ??????

از کرامات شیخ رجبعلی خیاط

خداي عيب پوش

يكي ازدوستان شيخ

به قصد زيارت شيخ از منزل خارج مي شود .

در بين راه انديشه گناهي به سرش مي زند .

به منزل شيخ كه مي رسد و مي نشيند ،

شيخ مي گويد :فلاني ! در چهره توچه چيزي مي بينم ؟

دردل مي گويد:// يا ستار العيوب !//

شيخ مي خندد و مي پرسد :

چه كار كردي آنچه مي ديدم محو و ناپديد شد.؟

.

.

.

چهل دعاگو

يكي از نزديكان شيخ مي گويد :

فرزندم تصادف كرده و در بيمارستان بستري بود ،

نزد جناب شيخ رفتم و ناراحتي خود را بيان كردم .

فرمود:نگران نباش ،گوسفندي بخر

و چهل نفر از كارگرهاي ميدان را جمع كن

و برايشان آبگوشت درست كن .يك روضه خوان هم دعوت كن تا دعا كند .وقتي آن چهل نفر آمين گفتند ،بچه توخوب مي شود وروز بعد به خانه مي آيد .اين مساله را به ديگران هم بازگو مي كند و همه از اين طريق حاجت مي گيرند.

.

.

.

ياري مالباخته

 

فردي منزلش را مي فروشدو پولش را به منزل مي برد

كه صبح آن رابه بانك بسپارد وهمان شب پولش سرقت

مي شود واز پيگيري آن هم نتيجه اي نمي گيرد .

چهل شب به محضر امام زمان (عج)متوسل مي شود .

در پايان خواب ميبيندكه نشاني منزل شيخ راميدهند .

صبح زود به منزل شيخ مي آيد

و پولش را مطالبه مي كند شيخ مي گويد :

من كه دعا نويس و فالگير نيستم .

در برابر پافشاري آن مرد ،

شيخ اورا به منزلي درورامين رهنمون مي شودو مي گويد :

پول شما در اتاق دوم ،در دستمال ابريشمي قرمزي كنار تنور گذاشته شده است ,برميداري و بيرون مي آيي .

آنها تور ا به نوشيدن چاي دعوت مي كنند ،

ولي توشتابان برمي گردي .

اين مرد بعا ماجرا را كاملا تاييد مي كند

و مي گويد :

آنجا منزل خدمتكار خودم بوده است.

.

.

.

حق پير زن

 

يكي از شاگردان شيخ كه پس از صرف غذايي ،

حال معنوي خود را از دست مي دهد ،

از شيخ ياري مي خواهد .

شيخ مي فرمايد :

آن كبابي كه خورده اي ،

فلان تاجر پولش را داده

كه حق پير زني را غصب كرده است

سه شنبه 3 دی 1392 - 1:56:22 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

 ان‌تاجر‌که‌مال‌پیر‌زن‌را‌خورده‌‌چرا‌به‌‌غضب‌خدا‌گرفتار‌و‌ورشکسته  نمیشه‌اما‌آن‌شاگرد‌شیخ‌که‌نمیدونسته‌پول‌کباب‌از‌راه‌ حرام‌بوده‌‌‌گرفتار‌غضب‌شده‌و‌تنبیه‌میشه‌‌‌مگر‌طبق‌آیات‌قران ‌  و‌قاعده‌قبح‌عقاب‌بلا‌بیان‌‌و‌‌آیه‌قران‌ولاتزر‌‌هیچ‌کس‌بار‌گناه  دیگری‌را‌بدوش‌نخواهد‌کشید‌بقول‌معروف‌حالا  گنهی‌کرده‌‌تاجری‌در‌بلخ‌چراگرده‌شاگرد‌شیخ‌زده‌شود‌  در‌شوش‌‌یا‌شیخ‌کرامتی‌کن‌و‌این‌حکمت‌بر‌ما‌بنما

 یاشیخ‌در‌شرح‌حالت‌میگن‌روزی‌دختری‌به‌شما‌پیشنهاد  نا‌مشروعی‌داده‌بود‌و‌شما‌استغفر‌الله‌گویان‌صحنه‌را‌ترک  و‌تن‌به‌منکرات‌نداده‌بودی‌و‌از‌آن‌رو‌عنایات‌الهی‌شامل‌  حالت‌شد‌و‌حافظ‌قران‌و‌صاحب‌کرامت‌شدی‌‌سوالی‌دارم‌اگه  حالا‌بودی‌و‌امکان‌تشکیل‌‌خانواده‌نداشتی‌‌باز‌هم‌چنین‌میکردی‌که‌اون‌موقع  کردی؟یا‌بر‌حسب‌قاعده‌فقهی‌الضرورات.....حکم‌ثانوی‌را‌اجرا  میکردی؟

 یا‌شیخ‌کسی‌منکر‌کرامات‌و‌اعتقاداتت‌نیست‌‌والله‌که‌مرید‌  توام‌خودت‌کرامتی‌کن‌‌‌بارانی‌ببارد.‌فقر‌و‌تنگ‌دستی‌ کم‌شود‌.‌اعتیاد‌ریشه‌کن‌و‌مردم‌از‌روی‌احتیاج‌‌مال‌هم‌نخورند  ‌ویزیت‌پزشکی‌ارزان‌.‌تامین‌اجتمایی‌رایگان‌‌گردد‌.‌گرانی‌کم‌شود  ‌‌امکان‌ازدواج‌جوانان‌فراهم‌و‌دختران‌‌عازم‌خونه‌بخت‌‌شوند  و‌دیگه‌برای‌جلب‌توجه‌‌خط‌شرت‌خود‌را‌از‌زیر‌روپوش  تنگ‌نمایان‌نکنند‌.آقا‌پسر‌ها‌ازدواج‌کنند‌و‌برای‌امیال  ‌خود‌به‌نوامیس‌مردم‌حمله‌نکنند